قصر خیال

به نور نگاه کن سایه ها پشت سرت خواهند بود

قصر خیال

به نور نگاه کن سایه ها پشت سرت خواهند بود

قصر خیال

هیس....
سکوت کن
اینجا قلب ها سخن میگویند
وارد شدی به قصرخیال
اینجا قصر من و قصر تمام کسانیست که زمینی نیستند
گاهی از درون قصر برایت میگویم
از اهالیش
از دوستی ها و پیمان ها و
حرف هایش
گاه نیز از زمین برایت خبر میاورم
گاه از ستاره ها سخن میگویم
گاه از درختان!
اینجا همه چیز حرف دارد
اینجا قصریست به وسعت آسمان
برای همه ی کسانی که
میخواهند از زمین فاصله بگیرند
برای همه ی کسانی که
میخواهند قلبشان برای خدا باشد
اینجا قصر خیال
و من شاهزاده ی شب
به احترام قلب خودت
بپا خـــیز!

جسم و روح
هوای سرد...کوچه تاریک و خلوت -خانوم مشکلی پیش اومده؟ سکوت... -خانوم مشکلی پیش اومده؟ حتی درآن تاریکی تشخیص لباس و کلاه سبزش و بی سیم دستش زیاد سخت نبود! مشکل؟ تو ازمشکل چه میدانی؟ تو درد را چطورمعنا میکنی؟ آهاااااااای مرد قانون میتوانی مرا به خودم برسانی؟ مدت هاست گم کرده ام! آدرسش را بارها درگوشم زمزمه کرده بود ولی منه حواس پرت،فراموش کرده ام! مشکلی بالاتراز این؟ سرم را به نشانه ی "نه" بالا بردم اما گویا باورنکرد!! حق دارد اعتماد مدتهاست مرده است...
  • شاهزاده شب

یاران شاهزاده (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

.::AvA::.