قصر خیال

به نور نگاه کن سایه ها پشت سرت خواهند بود

قصر خیال

به نور نگاه کن سایه ها پشت سرت خواهند بود

قصر خیال

هیس....
سکوت کن
اینجا قلب ها سخن میگویند
وارد شدی به قصرخیال
اینجا قصر من و قصر تمام کسانیست که زمینی نیستند
گاهی از درون قصر برایت میگویم
از اهالیش
از دوستی ها و پیمان ها و
حرف هایش
گاه نیز از زمین برایت خبر میاورم
گاه از ستاره ها سخن میگویم
گاه از درختان!
اینجا همه چیز حرف دارد
اینجا قصریست به وسعت آسمان
برای همه ی کسانی که
میخواهند از زمین فاصله بگیرند
برای همه ی کسانی که
میخواهند قلبشان برای خدا باشد
اینجا قصر خیال
و من شاهزاده ی شب
به احترام قلب خودت
بپا خـــیز!

جسم و روح

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهار» ثبت شده است

نوشتن از برگ های سبز درختان،از گل های رنگی، از آسمانی که آبی می شود، از زندگی که از نو آغاز می شود و از سالی که تحویل می شود، سوژه ی خیلی هاست این روزها، و این خودخواهیست که بخواهم همه ی روزهای سال، زمین سفیدپوش باشد خودخواهیست اگر زمستان را برای همیشه بخواهم، می ایستم و منتظرمی مانم تا زمین برای چندین میلیونیم بارَ ش تغییرکند ، یا به قول بعضی های دیگر زنده شود و نفس بکشد. 
 اما زمین با برف هم نفس می کشیدا...نه؟

زیباترین اتفاقی که برای من خواهد افتاد، بیداری درختان است      

        آهااااای درختان
                  بیدار شوید
                  حرف زیاد است...!



  
زمینی نوشت:
  *نمیدانم این بهارشیرین چه دارد که نیامده دلم شور میزند 
 *به قول تو خیر است! 
 *چگونه از بهار بنویسم.... منی که عاشق زمستانم
 *امروز خورشیدی متولد شد... همیشه نورانی باشد و تابان!
  • شاهزاده شب

.::AvA::.