قصر خیال

به نور نگاه کن سایه ها پشت سرت خواهند بود

قصر خیال

به نور نگاه کن سایه ها پشت سرت خواهند بود

قصر خیال

هیس....
سکوت کن
اینجا قلب ها سخن میگویند
وارد شدی به قصرخیال
اینجا قصر من و قصر تمام کسانیست که زمینی نیستند
گاهی از درون قصر برایت میگویم
از اهالیش
از دوستی ها و پیمان ها و
حرف هایش
گاه نیز از زمین برایت خبر میاورم
گاه از ستاره ها سخن میگویم
گاه از درختان!
اینجا همه چیز حرف دارد
اینجا قصریست به وسعت آسمان
برای همه ی کسانی که
میخواهند از زمین فاصله بگیرند
برای همه ی کسانی که
میخواهند قلبشان برای خدا باشد
اینجا قصر خیال
و من شاهزاده ی شب
به احترام قلب خودت
بپا خـــیز!

جسم و روح

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روح» ثبت شده است


 تو روح داری 

            من هم دارم 

                       "او " هم دارد 

 "او" جهان را میگویم 

  مگر میشود این همه زیبایی بدون روح و جان باشد؟ 

  مگرمیشوددرختانبا آن همه احساسشان بدون قلب باشند .  و ستارگان با آن همه دانایی بدون جان؟

دریچه یقلبجهان گشوده است .دریچه یقلبجهان از جنس روح خداست ازجنس روح ما!! بیا درهای قلبمان را بازکنیمنهبرای انسان های این دیار ، بیا درهای قلبمان را برویروحیکه درجریان این دنیاست بگشاییم
بیا دست هایمان را بگیریم، نه دست های تنمان، دست هایی که سرچشمه اش از خداست،دنیا و آسمان ها چیزی فراتر از آن چه که میبینی، هست

 تاکنون شده باقلبت گلی را ببینی؟ لبخندش را ، چشمانش را و نبض تپنده ی میان برگ هایش را ،یا فقط رنگ رخسار و عطر ظاهرش را دیده ای؟تاکنون شده زمزمه های درختان پیر را که خبر از گذشته های دور دارند را گوش دهی؟ یا فقط زیرسایه اش نشستی یا برتنش زخم زدی؟

  روح طبیعت را لمس کن، گوش کن ،و با اعماق وجودت پاسخ ده ،آنجاست که میبینی بالا میروی

  آنجاست که بزرگ میشوی...!

  • شاهزاده شب
بگذار روحت نفس بکشد نه از آن هواهای آلوده! بگذار روحت "نور" تنفس کند. بگذار روحت یک پله بالاتر از جسمت باشد .فقط یک پله!! آنوقت رنگ دنیا عوض می شود . آنوقت پرده ها کنار میروند آنوقت موسیقی هر روزت می شود گوش دادن به صدای باد!! آنوقت قلبت با قدرت می تپد. آنوقت است که دیگر زمین آزارت نمی دهد . چون چیزی بزرگتر داری!           

هیس!! 
نفس بکش
هوای خدا را تنفس کن
 رها باش! 


*یادت هست؟ تو روح داری! 
*روحت بالاست یا جسمت؟ 

*
  • شاهزاده شب

.::AvA::.