قصر خیال

به نور نگاه کن سایه ها پشت سرت خواهند بود

قصر خیال

به نور نگاه کن سایه ها پشت سرت خواهند بود

قصر خیال

هیس....
سکوت کن
اینجا قلب ها سخن میگویند
وارد شدی به قصرخیال
اینجا قصر من و قصر تمام کسانیست که زمینی نیستند
گاهی از درون قصر برایت میگویم
از اهالیش
از دوستی ها و پیمان ها و
حرف هایش
گاه نیز از زمین برایت خبر میاورم
گاه از ستاره ها سخن میگویم
گاه از درختان!
اینجا همه چیز حرف دارد
اینجا قصریست به وسعت آسمان
برای همه ی کسانی که
میخواهند از زمین فاصله بگیرند
برای همه ی کسانی که
میخواهند قلبشان برای خدا باشد
اینجا قصر خیال
و من شاهزاده ی شب
به احترام قلب خودت
بپا خـــیز!

جسم و روح

زیر لب میگویم: من نفسم خوب در نمیاد! نمیشنود، دیگر حرفی نمیزنم. سعی میکنم به نفس های بریده این چند روزه م فکرنکنم. یک نفس میکشم و میروم. نمیدانم چه میشود اما احساس میکنم آب مرا با تمام توان درخود فرو میبرد. مرا بالا میکشند. میخندند اما قلب من ازجا درمیاید. هوا کم هست

برای صدمین بار کفری میشود و میگوید نترس... رها کن، آزاد باش، مثل دراز کشیدن !

صدایی پس ذهنم ادامه میدهد: رها باش.... نترس .... از آب نترس سو! رها باش شاهزاده....

و رها میشوم،آب دیگر ترسناک نیست....!


  • شاهزاده شب

یاران شاهزاده (۳)

Shahzadeh .....

Ghalebe  jadid mobarak ... Kheili khob shode va ghashang .... Kheeili ... :) :)

 

 

Rahaee .... Aab digar tarsnak nist ...

 

:)

پاسخ:
اینجا قصرخیال است....
  • یاسمین پرنده ی سفید
  • چی شده؟ #فامیل دور
    شنا داری یاد میگیری؟ بلد نبودی مگه؟ من چرا فکر می کردم بلدی؟ :دی
    نبینم چت باشه ها [بی اشتها]
    پاسخ:
    نه بلد نیستم اصلا...
    توام چتت نباشه :))))
    برای من همیشه ترسناکه.. :((
    پاسخ:
    اره...
    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

    .::AvA::.