قصر خیال

به نور نگاه کن سایه ها پشت سرت خواهند بود

قصر خیال

به نور نگاه کن سایه ها پشت سرت خواهند بود

قصر خیال

هیس....
سکوت کن
اینجا قلب ها سخن میگویند
وارد شدی به قصرخیال
اینجا قصر من و قصر تمام کسانیست که زمینی نیستند
گاهی از درون قصر برایت میگویم
از اهالیش
از دوستی ها و پیمان ها و
حرف هایش
گاه نیز از زمین برایت خبر میاورم
گاه از ستاره ها سخن میگویم
گاه از درختان!
اینجا همه چیز حرف دارد
اینجا قصریست به وسعت آسمان
برای همه ی کسانی که
میخواهند از زمین فاصله بگیرند
برای همه ی کسانی که
میخواهند قلبشان برای خدا باشد
اینجا قصر خیال
و من شاهزاده ی شب
به احترام قلب خودت
بپا خـــیز!

جسم و روح
..  من عاشق زمستانم ،اما تو را عاشق تر!

تویی که خبر قاصدک هایی که فرستاده بودم را شنیدی ،تویی که دست هایت را گذاشتی روی سرم ،
تویی که گیسوی آرزوهایم را بافتی ،تویی که تاب زندگیم را هل دادی با تمام قدرت ، گفتی برو.... گفتی اگر هم بیفتی باد را خواهم فرستاد، و یا شاید پرنده ای که سوارت کند، تویی که آدم ها نشناختنت  ولی تو بر قلبشان آگاه بودی، تویی که چشمکت خیلی بیشتر از چشمک ستارگانت  به دلم نشست،تویی که  گفتی نترس  ،  و دستانم را محکم گرفتی،   گفتی برو  من کنارت خواهم بود   

 آری  

  خدای قاصدک ها و خبرهای پرنور

 من زمستان را عاشقم 

  اماتورا عاشق تر... :) 

 

  • شاهزاده شب

خدا

قصر

یاران شاهزاده (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.

.::AvA::.