قصر خیال

به نور نگاه کن سایه ها پشت سرت خواهند بود

قصر خیال

به نور نگاه کن سایه ها پشت سرت خواهند بود

قصر خیال

هیس....
سکوت کن
اینجا قلب ها سخن میگویند
وارد شدی به قصرخیال
اینجا قصر من و قصر تمام کسانیست که زمینی نیستند
گاهی از درون قصر برایت میگویم
از اهالیش
از دوستی ها و پیمان ها و
حرف هایش
گاه نیز از زمین برایت خبر میاورم
گاه از ستاره ها سخن میگویم
گاه از درختان!
اینجا همه چیز حرف دارد
اینجا قصریست به وسعت آسمان
برای همه ی کسانی که
میخواهند از زمین فاصله بگیرند
برای همه ی کسانی که
میخواهند قلبشان برای خدا باشد
اینجا قصر خیال
و من شاهزاده ی شب
به احترام قلب خودت
بپا خـــیز!

جسم و روح

۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۲ ثبت شده است

"چشماتو باز کن    نگاه کن....    میبینی؟    میبینی شاخه هاشونو چطور تکون میدن؟    میبینی چه با وقار و غرور ایستادن؟    استواری رو میبینی؟    چشماتو باز کن شاهزاده....    نگاه کن....    گوش کن..    میشنوی؟    هر تک تکشون حرف هایی برای گفتن دارن    هر تک تکشون یک نشونن....    هر تک تکشون حرف های مختلف دارن    چشماتو باز کن    میبینی؟    بعضیاشون صدها سال عمردارن......صدها سال دیدن...شنیدن....    حس کردن...درد....    به اندازه ی صدها سال حرف دارن  صدای نجواهاشونو می شنوی؟  دارن از "جهان" حرف میزنن  از دیده ها و شنیده هاشون   از رنج ها ....    چشماتو باز کن    گوش کن....    نگاه کن....    اونا میفهمن...ایمان داشته باش که میفهمن....    وقتی خالقشونو ستایش میکنن چطور نمیتونن با تو حرف بزنن؟    چطور نمیتونن احساس کنن؟    چطورنمیتونن برات از رویاها بگن؟    اونا نشونه ان شاهزاده    چشماتو باز کن....نگاه کن...گوش کن..."    و شاهزاده نگاه کرد...    همیشه حق با او بو د     او....صدای ذهن...  




   بعدا نوشت: داشتم به این فکرمیکردم که این روزا برات پست اختصاصی بنویسم حتی متنشم فکرکرده بودم اما وقتی امشب حقیقتو گفتی بدجور حالم گرفته شد. هنوزم نمیتونم هضم کنم....  به قول خودت مواظب آرزوهاتون باشین
  • شاهزاده شب
امروز در ایــــــــــــــن  جا  قسمتی از این زمیـــــــــــــــن خاکی!
 چیزی به نام "انتخابات" بود
  همه از آدم ها حرف میزدند!
 از لایق ها...!  از رنگ ها...!
  همه سوالی می پرسیدند: به کی رای میدی؟ و من فقط در پاسخشان لبخند میزدم  .......
 تکه کاغذ را برداشتم  نام "او" را نوشتم  کسی که با تمام وجود بهش ایمان داشتم 
کسی که همتا نداشت
  کسی که قول هایش قول بود  کسی که بی رنگ بود و شفاف  لبخندی به کلمه ای که نوشتم زدم... 
  و با تمام غرور درصندوق انداختم  

  آری...  من به "خدا" رای دادم.  

 زمینی نوشت:  شمارش شد... آن جا بودم..... باطل بشمارآمد... آه از این مردمان...!   فقط خدا...
  • شاهزاده شب
قصر خیال - ستاره ها را باورکن!
 ستاره ها

 

گفتم:وقتی دلت گرفت به ستاره ها نگاه کن... آن ها به من خبرمی دهند

 من این جمله را برای هرکسی که دوستش دارم میگویم...

 هرکسی که برایم معنای خوبی دارد!

 و چقدر باور دارم!

 گفت:فایده ندارد.... اگرهوا ابری باشد ستاره ای نیست و من تنها میمانم....

 تعجب!

 گفتم:مگر وجود ابرها دلیل بر نبود ستاره هاست؟ 

 مگرندیدنشان دلیل برنبودشان است؟ 

 ستاره ها همیشه ی همیشه هستند... حتیروزها....

 حتی اگر با چشم هایت  نبینی شان

 ستاره ها را باید باقلباحساس کرد...

  مثلخدا...

  مثل خدا که نمیبینی اش ولی میدانی هست

 حسش میکنی..

 .همین خدا هم گاهی پشت ابرمیرود و تو فکرمیکنی نیست...

 فکرمیکنی تنهایت  گذاشته

 فکرمیکنی فراموشت کرده.... ولی مثل ستاره های پشت ابر، هست

 همیشه ی  همیـــــــــــــشههست

 و میبینتت و منتظرباورتهست.

 ستاره ها را باورکن.

 گفتم: وقتی دلت گرفت به ستاره ها باقلبتنگاه کن...

 آن ها به من خبرمی دهند....شک نکن!

 و چقدر باور دارم!

 

زمینی نوشت:

ستاره ها به من میگن...

 

  • شاهزاده شب

.::AvA::.